هرصبح آغازی دیگراست،این دنیای من است.برآنم که ازلحظه لحظه آن بهشتی زمینی بیافرینم.
مورچه وحضرت سلیمان....!

مورچه و حضرت سلیمان(ع)ا

در ازل پرتو حسنت زتجلی دم زد
عشق پیدا شد وآتش به همه عالم زد

روزی حضرت سلیمان مورچه ای را در پای کوهی دید که مشغول جابجا کردن خاکهای پایین کوه بود.
از او پرسید : که چرا این همه سختی را متحمل میشود؟
مورچه گفت: معشوقم به من گفته است اگر این کوه را جابجا کنی به وصال من خواهی رسید و من به عشق وصال او میخواهم این کوه را جابجا کنم.
حضرت سلیمان فرمود: تو اگر عمر نوح هم داشته باشی نمیتوانی این کار را انجام دهی.
مورچه گفت: تمام سعی ام را میکنم.
حضرت سلیمان که بسیار از همت و پشت کار مورچه خوشش آمده بود برای او کوه را جابجا کرد.
مورچه رو به آسمان کرد و گفت: خدایی را شکر میگویم که در راه عشق، پیامبری را به خدمت موری در می آ ورد. . .

                         باتشکرپست ارسالی توسط بهار


نویسنده : ►╫KHADEM╫♥●•٠·˙◕‿◕
نخندبه حال من....!

هــــوس کردم بازم امشــــــب زیر بارون توی خیابون
به یادت اشــــک بریزم طبق معمـــول همیشه

آخه وقتــــی بارون مـــیــاد رو صورت یه عاشـــــق مثـــــل   مـــــــــن

حتی فرق اشــــک و بـــــارون دیگه مــــــعلوم نمیشــــــه


امــــــــــشــــــــب چـــــــشـــــــای مـــــــن مـــــــــثلـــــــه ابــــــرای بــــــــــهــــــاره

نــــــخنـــــــد به حال من که حــــــالـــــــم گـــریــــه داره

 



:: ادامه مطلب
نویسنده : ►╫KHADEM╫♥●•٠·˙◕‿◕
ایام محرم....!

سلام به همه دوستای خوبم.

منم این ماه روبه همتون تسلیت میگم

باارزوی بدست اوردن بهترینهاازدستان مهربان او...

"التماس دعا..."    باتشکرSHAHIN

نویسنده : ►╫KHADEM╫♥●•٠·˙◕‿◕
گل وخار....!

 

 

حافظ از باد خزان در چمن دهر مرنج
فکر معقول بفرما گل بی خار کجاست  
  ....
 
  غنچه از خواب پرید ... و گلی تازه به دنیا آمد ...   
خار خندید و به گل گفت : سلام ... و جوابی نشنید ...
خار رنجید ولی هیچ نگفت ...
ساعتی چند گذشت ... گل چه زیبا شده بود ... 
دست بی رحمی آمد نزدیک ... گل سراسیمه ز وحشت افسرد ... 
لیک آن خار در آن دست 
خزید .. و گل از مرگ رهید ... 
صبح فردا که رسید .. خار با شبنمی از خواب پرید ...
 گل صمیمانه به او گفت ..........
 سلام

 

 

 

 
چه زیباست که خاری گل دهد
و چه بی حیاست گلی که خار را دوست نداشته باشد
 
 
گل اگر خار نداشت، دل اگر بی غم بود، اگر از بهر کبوتر قفسی تنگ نبود،
 زندگی ،عشق، اسارت ،قهر ،آشتی، هم بی معنا بود
 

 

 

 

 

 

 

 

 

:: ادامه مطلب
نویسنده : ►╫KHADEM╫♥●•٠·˙◕‿◕
عکس های عاشقانه....!
نویسنده : ►╫KHADEM╫♥●•٠·˙◕‿◕
فوق العاده....!

 این عکس فقط با یک حرکت قلم کشیده شده است.

 

از نوک بینی شروع شده و در پائین عکس به اتمام می رسد.

تاریخ نگارش آن در زیر عکس قابل توجه است. (1884)
          
:: موضوعات مرتبط: عکس ها، ،
نویسنده : ►╫KHADEM╫♥●•٠·˙◕‿◕
دنیای روزمرگی....!

مردهرروزدیرسرکارحاضرمیشد،وقتی میگفتند:چرادیرمیایی؟*

*جواب می‌داد: یک ساعت بیشتر می‌خوابم تا انرژی زیادتری برای کار کردن داشته
باشم، برای آن یک ساعت هم که پول نمی‌گیرم !*

*یک روز رئیس او را خواست و برای آخرین بار اخطار کرد که دیگر دیر سر کار نیاید
. . .*





* ** مرد هر وقت مطلب آماده برای تدریس نداشت به رئیس آموزشگاه زنگ می‌زد تا
شاگردها آن روز برای کلاس نیایند و وقتشان تلف نشود*

*یک روز از پچ پچ‌های همکارانش فهمید ممکن است برای ترم بعد دعوت به کار نشود .
. .*





*مرد هر زمان نمی‌توانست کار مشتری را با دقت و کیفیت، در زمانی که آن ها می‌خواهند تحویل دهد، سفارش را قبول نمی کرد** و عذر می خواست*

*یک روز فهمید مشتریانش بسیار کمتر شده اند . . .*




*مرد نشسته بود . دستی به موهای بلند و کم پشتش می‌کشید*

*به فکر فرو رفت . . .*

*باید کاری می کرد . باید خودش را اصلاح می‌کرد !*

*ناگهان فکری به ذهنش رسید . او می توانست بازیگر باشد :*

*از فردا صبح ، مرد هر روز به موقع سرکارش حاضر می شد، کلاس هایش را مرتب تشکیل
می‌داد، و همه‌ی سفارشات مشتریانش را قبول می‌کرد!*

*او هر روز دو ساعت سر کار چرت می‌زد!*

*وقتی برای تدریس آماده نبود در کلاس راه می‌رفت، دست هایش را به هم می‌مالید و
با اعتماد به نفس بالا می‌گفت: خوب بچه‌ها درس جلسه‌ی قبل را مرور می‌کنیم !!!*

*سفارش‌های مشتریانش** را قبول می‌کرد اما زمان تحویل بهانه‌های مختلفی می‌آورد تا کار را دیرتر تحویل دهد: تا حالا چند بار مادرش مرده بود، دو سه بار پدرش را به خاک سپرده بود و ده‌ها بار به خواستگاری رفته بود . . .*

*حالا رئیس او خوشحال است که او را آدم کرده ، مدیر آموزشگاه راضی است که استاد
کلاسش منظم شده و مشتریانش مثل روزهای اول زیاد شده اند!!!*

*اما او دیگر با خودش «صادق » نیست.*

*او الان یک بازیگر است . همانند خیلی از مردم!!!*

                               

نویسنده : ►╫KHADEM╫♥●•٠·˙◕‿◕
گل ماه تولدشما....!

 گُل مـــاه تولد شمــا چیست؟

فروردین گل رز
گاهی بدون فکر قبلی کاری را انجام می دهید.
بسیار رک گو هستید و عاشق مسافرت!...اشتیاق زیادی برای زندگی کردن دارید و پشتکارتان خوب است.
 
اردیبهشت گل نسترن

 
فردی صبور و پرطاقت هستید و اراده بسیار قوی دارید.
دوست دارید کارها را به آهستگی ولی به طور جدی انجام دهید.
خجالتی هستید و قابل اعتماد. سعی می کنید از مشاجرات دوری کنید.
 
خرداد گل یاس

سفید رفتار دوستانه ای دارید.
رک گو و پر حرف بوده و همین امربه جذابیت شما می افزاید.
مانند گل یاس، همیشه برای زنده کردن یک مجلس و معطر کردن آن حضور دارید.
از رفتار بد دیگران سریع می گذرید. برای رفاقت ارزش زیادی قائلید.
 
 

:: ادامه مطلب
:: موضوعات مرتبط: دانستنیها....!، ،
نویسنده : ►╫KHADEM╫♥●•٠·˙◕‿◕